پسر قشنگ و مهربونم امروز بعد از حدود ١٠ ماه مجبور شدم به محل کارم برگردم و فقط دوری از تو و وابستگی تو به من هست که اذیتم میکنه خیلی بهم عادت کردیم و برام سخته عــاشقانه دوستت دارم و رو به عقب که مرور میکنم بازهم خدارو سپاس میگم که یه هدیه بسیار عالی بهم داده بهترین در زندگیم نمیتونی تصور کنی چه پسر فوق العاده ای هستی از همه نظر عـــالی و مهربون و خوش اخلاق دلتنگت میشم سرِ کار بگذریم امروز کمی دیر رفتم سرکار و زود برگشتم و برات هدیه خریدم یه عروسک انگشتی و یه بلز موزیکال با عروسک وارد خونه شدم و صدامو عوض کردم و تو که تو اتاق بودی گاگله کنان و با ذوق فراوون خودتو رسوندی بهم و پریدی تو بغلم کلی هم از ه...