💥دانیـــال💥دانیـــال، تا این لحظه: 7 سال و 3 ماه و 27 روز سن داره

دانیــال یـه دنیـــاست

اولین روز زندگی

سلام زندگی آقا دانیال ما امروز ۱۴ آذر ۹۵ ، ساعت ۱۰۳۰ در بیمارستان مسلمین شیراز به دنیا اومد. بیمارستانی که خاله سحر جون اونجا کار میکنه و کلی زحمت کشید برای ما، حتی تا اتاق عمل باهامون اومد و کلی فیلم ازمون گرفت و خلاصه کلی مایه آرامش بود. تمام همکاراش هم هوای مارو داشتن و کلی بهمون رسیدن بعد از عمل هم نی نی گل ما رو آوردن و با کلی زحمت که مامان جون کشید بهش شیر دادم مامان جون خیلی خیلی خسته و فرسوده شد خیلی زحمت کشید  ...
14 آذر 1395

پایان انتظار نزدیک است

نه ماه در وجودم و حالا فردا لحظه دیدار نزدیک است دکتر فردا ۱۴ آذر به جای ۱۷ ام تو عزیز دل رو به دنیا میاره و در اصل خالق بی همتا فردا تو رو به من هدیه خواهد داد و برایت بهترینها رو آرزو دارم هدیه آسمانی من نه ماه در دلم بودی و با تو انس گرفتم  لحظه لحظه با تو بودم و این لطف خدا بود و من سپاسگزار نگرانیها دلهره ها شادی ها و با تو بودن ها و حرکت های تو در درونم همه و همه را موهبتی بی مانند از خدایم میدانستم که یارای شکرگزاریش را نداشته و ندارم اری فردا میایی تا در آغوشم باشی تا به تو عشق و مهر درونم را ارزانی نمایم دوستت دارم دلبندم و برای تو و خودم از خداوند سلامتی و عافیت را میطلبم
13 آذر 1395

یه بابا دارم تا نداره

یه باباییه مهربون دارم که این روزا خیلی بیشتر از قبل هوای مامانی رو داره و من شاهد هستم چقدر به مامانی میرسه تو غذا خوردن نشستن، برخاستن، خوابیدن؛ همه جا هواسش به مامانی هست و مطمئنم منم که اومدم هواسش حتما خیلی به من خواهد بود این حس مهربونیش رو همین الانم که تو دل مامانی هستم خوب درک میکنم بابای من تو مهربونی تا نداره 
7 آذر 1395

🌷من، خدا و آرزوهای قشنگ

 امروز هوا ابری و بارونی بود همونجوری که من دوست دارم؛ حس و حال بارونی باعث شد از خدا کلی آرزوهای قشنگ برای تو کوچولوی نازنازی خودم طلب کنم چرا که خدا در رحمتش همیشه بازه و سفره نعمتش فراخ : سلامتی، عاقبت بخیری، هوش و ذکاوت، زیبایی و شیرین بودن، و اینکه از زمره بهشتیان باشی "گل قشنگ و خوشبوی من"😄 فقط ۱۱ روز مونده تا تو به آغوشم بیای😉  
6 آذر 1395

یه حس قشنگ با یه تلنگر💞

این روزا وقتی از روی شکم نازت می کنم جوابمو با یه تلنگر میدی و من از اینکه انقدر هوشیار هستی عشق میکنم؛ به نظرم این جزو قشنگترین حس های دنیاست و از خدای بزرگم به خاطرش سپاسگزارم و ازش میخوام این حس و حال رو به هر زنی که آرزو داره و دلش میخواد عنایت کنه🌻
6 آذر 1395

یک روز آرام با صدای تو

امروز با بابایی رفتیم آزمایشگاه و برای بندناف رویان آزمایش دادم بعدشم رفتم درمانگاه هم جواب آز پروتئین رو که خوب بود نشون دکتر بدم و هم چکاپ بشم که به دکتر گفتم واسم نوار قلب جنین بنویسه و خاله سحر جون همه کارامو کرد(این مدت خیلی زحمت کشیده برام) و من ۲۰دقیقه صدای دلنواز قلب تو عزیز دلم رو شنیدم وقتی هم نشون دکتر دادم گفت عاااالیه بهتر از این نمیشه امیدوارم سالیان سال به لطف خدا قلب قشنگت به همین زیبایی و طراوت بتپد و عاااالیه عااالی باشه عزیزترینم (۳۷ هفته و یک روز) ...
4 آذر 1395

عزیزترین هدیه پروردگار

الان که دارم مینوسم ساعت یازده و نیم شب چهارشنبه سوم آذرماه هست و من به تاریخی که پزشک برام زده تا میلاد عزیزی که در وجودم دارم دقیقا دو هفته فاصله دارم  ۱۷ آذر ماه ۱۳۹۵ بی صبرانه منتظرتم عزیزترین هدیه پروردگار این روزا استرس و هیجان و دلنگرانی هایی که میگن طبیعی هست هرلحظه باهامه و اجازه نمیده تا بیشتر از حس ها و لحظه های قشنگش لذت ببرم کنترل کردن اضطراب و داشتن آرامش این روزا سخته و فقط توکل خدارو میطلبه امیدوارم همینطور که تا الان یار و یاورم بوده از این به بعد هم تنهام نذاره از طرفی دیگه آخرین روزای دونفره بودن منو همسرم باید رویایی و خاص باشه و از خدا میخوام این لطف رو به من عنایت کنه دانیال جان جانان؛ امیدوارم صحیح و سالم و شی...
3 آذر 1395

پایان هفته ٣۶

به نام حضرت دوست "عزیزکم نمیدونم چندصباحی از بودنت در وجودم باقی مانده ولی ۹ ماه به لطف حق گذشت و من تو را داشتم" چند روزی هست که آمپول و شیاف و قرص رو دکتر حذف کرده نمیدونم به قول بابایی یادم میمونه چقدر بابت آمپول و داروها اذیت شدم یا اینکه شیرینی وجود تو همه اینها رو از ذهنم محو میکنه خان باباتون که میگن در آینده این چیزا رو به شما یادآوری میکنن ولی بعید میدونم ایشونم یادش بمونه به هر حال از خدا فقط و فقط سلامتی تو رو طالبم "لطف و عنایت خدا بر من سراریز گردیده و بدان که تو هدیه خدایی یا ارحم الراحمین یاریم نما همانطور که همیشه یاورم بوده ای"
26 آبان 1395