💥دانیـــال💥دانیـــال، تا این لحظه: 7 سال و 4 ماه و 25 روز سن داره

دانیــال یـه دنیـــاست

💐دانیـــال، دریــــا و یک سالگــے💐

عزیزکم سالروز نخستین تولدت خاص بود و در یادها ماند... تو در بیمارستان بستری بودی، بیمار و رنجور در آغوشم... اما بازهم سپاس خدا را که حالا، سالمی و مسئله ای چندان جدی نبود هرچند بسیار  بسیار اذیت شدی و من تصمیم گرفتم این ماه یعنی ماه سیزدهم زندگیت را به جای روز تولدت، "ماه" تولد تو بنمامم و هر روزش را برای بودنت و برای سالم بودنت در قلبم جشن بگیرم... چند روزی تو را به دریا بردم تا بسپارم دردهای حال و آینده ات را به دست آب... به دست زلالی و سخاوت دریـــا... و به دست بالاترینِ دست ها یعنــی خــــدا.... "میــلاد بـا ارزشت هــزار بــار فرخـنده و مبـــارک" عاشقانه دوستت دارم و خدا را به خاطر این عشق مادری سپاس میگو...
3 دی 1396

١١ ماهگیــه آقــــا بَبـــره

*دانیـــال زرنگـــه، ببـــر و پلنگـــه با شیرا و نهنگا خــوب میجنگــه*😉 اینم از شعری که این روزا وِرد زبون بابای آقــا دانیــاله والبته این اولین ماهگرد هست که بابا و مامان جون مهربونش کنارش نیستن و رفتن سفر کربلا خداپشت و پناهشون ١١ماهگیت مبــــارک آقا بَبـــر دوست داشتنیه من😍😘 عـــاشقتم ...
14 آبان 1396

نیم سالگیت مبارک

داشت یارم میرفت زمان به سرعت در گذره، آخه غرق در تو بودم، غرق در شیرین بازیهات که خیلی زیاد شدن،غرق در عشق خدایی و بی دریغم به تو... ❣داشت یادم میرفت که نیم ساله تو رو دارم ❣داشت یادم میرفت که نیم ساله تو بغلمی ❣داشت یادم میرفت که نیم ساله قلبم داره بیرون از تنم میزنه ❣داشت یادم میرفت که نیم ساله یه بهونه زیبا برای شکرگزاری دارم 💌اما بازم خودت وقتی خواب بودی یادم آوردی...😉 آخه تو حتی تو خوابم میخندی ^یه لبخند خدایی^ "نیم سالگیت مبارک همه زندگیه شیرین من"😚     ...
14 خرداد 1396

❤۵ماهگیه قلب مامان

بهـــار و توت و شکوفه های انــار و بــاغ پدربزرگ... انگـــار بعد از سالـــهای کودکی دوباره حال و هـــوای بهــاری باغ برایم بوی دیگری داشت  بوی طراوت... بوی تازگی.... بوی تن تو فرشته آسمونیه من... اوج بهار امسال و اردیبهشت اوج شیرینیه ۵ماهگیه توست ...
14 ارديبهشت 1396