دیــدار با بابا پس از ١٠ روز
آقا دانیالم برای اولین بار بود که از باباییت دور بودی آخه رفته بود کربلا عزیزم
دیروز که بعد ١٠ روز برگشت این قیافه بُهت و حیرت شما بود. درسته اولش زیاد یادت نمیومد آخه خیلی کوچولویی هنوز. ولی شب که رفتیم خونمون همش دورش میگشتی و تا تو بغلش نخوابیدی آروم نگرفتی
پسرم عـــاشق بابایشه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی